پیش از تاریخ
بر اساس قدیمیترین مدارک بدست آمده، انسانهایی در منطقهای که امروزه تحت عنوان کشور فرانسه شناخته میشود در حدود ۱٫۸ میلیون سال گذشته میزیستهاند. این انسانها در مواجهه با عوامل مختلف آبوهوایی شروع به زندگی عشایری و شکارچی-گردآورنده کردهاند. فرانسه دارای غارهای زیادی چون لاسکو است که قدمت آثار شکل گرفتۀ روی آن به دوران پارینهسنگی میرسد.
بعد از پایان آخرین عصر یخبندان (حدود ۱۰٫۰۰۰ سال پیش از میلاد)، هوای این منطقه رو به عادی شدن گذاشت و حدود ۷٫۰۰۰ سال پیش از میلاد، این منطقه از اروپای غربی وارد دوران نوسنگی شد. سپس شاهد رشد و شکوفایی در عرصههای جمعیتی و کشاورزی هستیم که این اتفاق در میانۀ هزاره چهارم و سوم اتفاق افتاد.
گُلها
نیاکان بخشی از فرانسویها گُلها (Gaulois) بودند و تبار سلتی داشتند. اینان تا
زمان ژولیوس سزار فرمانروای قدرتمند روم فرانروایی بومی خود را داشتند تا سرانجام
به دست سزار سرنگون شدند و کشورشان بخشی از امپراتوری روم شد.
ریشۀ نام
کلمۀ فرانسه (France) برگرفته شده از کلمهٔ لاتین Francia به معنای کشور فرانکها است. البته در خصوص ریشۀ کلمه فرانک نیز نظریات متفاوتی وجود دارد. یکی از این تئوریها اشاره به این دارد که کلمۀ فرانک برگرفته شده از کلمهٔ frankon میباشد. تئوری دیگری نیز به این موضوع اشاره میکند که فرانک در زبان باستانی ژرمنی به معنای آزاد است. کلمهای مخالف برده و بردهداری.
بر اساس گفتههای یک تاریخشناس اهل جمهوری چک، نام فرانسه برگرفته شده از Franci (یا Francio) یکی از پادشاهان قدیمی ژرمن است که قلمروش تا استراسبورگ و بلژیک گسترش یافته بود. ژولیوس سزار نیز از نام Francio برای نام بردن از این سرزمین در یادداشتهای خود استفاده می کرده است.
فَرانسه با عنوان رسمی جمهوری فرانسه (به فرانسوی: République française) یکی از کشورهای واقع شده در اروپای غربی میباشد که دارای چند منطقۀ تحت حاکمیت نیز است. فرانسه یکی از سه کشوری است که دارای سواحلی هم در دریای مدیترانه و نیز اقیانوس اطلس می باشد (دو کشور دیگر عبارتند از اسپانیا و مراکش). به دلیل شکل نقشۀ این کشور، در زبان فرانسوی به آن لقب l’Hexagone (معنی: ششضلعی) را دادهاند.
بر اساس مساحت، فرانسه کمابیش اندازهٔ افغانستان است و بزرگترین کشور اروپای غربی و اتحادیه اروپا و همچنین سومین کشور بزرگ در کل قاره اروپا بهشمار میآید. جمعیت فرانسه در حال عبور از مرز ۶۷ میلیون نفر است که با این رقم، فرانسه در رتبه دومین کشور پرجمعیت اتحادیه اروپا قرار میگیرد. مرکز فرانسه، شهر پاریس است. پاریس بزرگترین شهر این کشور و مرکز اصلی تجارت و فرهنگ فرانسه است. قانون اساسی فرانسه بر اساس یک همه پرسی در ۴ اکتبر ۱۹۵۸ به رسمیت رسیده است. این قانون تأکید بر ایجاد کشوری سکولار و دموکرات دارد که مردم در آن، حق حاکمیت را ایجاد میکنند. اعلامیۀ حقوق انسان و شهروند که در انقلاب فرانسه تدوین شد و در نوع خود یکی از اولین سندهای تاریخی در این زمینه به شمار میآید، به نوعی بیانگر عقاید این کشور است.
بعد از اواخر قرون وسطا، فرانسه تبدیل به یکی از قدرتهای برتر در منطقۀ اروپا شد به طوری که در قرون ۱۹ و ۲۰ دارای کلونیها و مناطق تحت استعمار بسیاری بود. همچنین در طول تاریخ طولانی این کشور، فرانسه تبدیل به مهمترین کانون پرورش بسیاری از هنرمندان، متفکران و دانشمندان در عرصههای گوناگون گردید تا جایی که این کشور را مرکز پیدایش و شکوفایی فرهنگ مدرن جهان میپندارند. در طی قرون هفدهم و هجدهم، جامعۀ علمی، فرهنگی و هنری فرانسه و متفکرانی که از سراسر اروپا به آن میپیوستند دورانی را رقم زدند که به آن "عصر روشنگری" اطلاق میشود و از لحاظ دستاوردهای فکری و اجتماعی یکی از درخشانترین دورههای تاریخ بشر است. فرانسه چهارمین کشور دارندۀ بیشترین میراث جهانی یونسکو در جهان است که به همین دلیل، هر ساله بیش از ۸۳ میلیون توریست خارجی جذب این کشور میشوند - آماری بیش از هر کشور دیگری در جهان.
در عرصههایی چون فرهنگ، علوم بنیادی، صنعت و فناوری، هنر، نظام، اقتصاد و سیاست، فرانسه یکی از کشورهای مهم و تأثیرگذار جهان میباشد. این کشور دارای رتبۀ پنجم در بین سایر کشورها از نظر بودجه و هزینههای نظامی است. همچنین از نظر ذخایر هستهای، رتبۀ سوم را داراست. فرانسه یکی از کشورهای توسعهیافته است که قدرت اقتصادی زیادی دارد. از نظر اقتصادی، دارای پنجمین اقتصاد بزرگ جهانی و از نظر برابری قدرت خرید دارای رتبۀ هفتم جهانی است.
در زمینۀ استانداردهای بینالمللی، فرانسه را میتوان از کشورهای پیشرو دانست.
استانداردهای بالای زندگی، تحصیلات، سلامت، امید به زندگی، آزادی و شاخص بالای
توسعه انسانی فرانسه را از جمله کشورهای ایدهآل برای زندگی معرفی میکند. فرانسه
همچنین از کشورهای مؤسس سازمان ملل متحد بوده و یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت
سازمان ملل نیز میباشد. فرانسه همچنین در چندین گروه و نهاد بینالمللی دیگر چون
فرانسهزبانی، گروه هشت، گروه بیست، ناتو، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، سازمان
تجارت جهانی و اتحادیۀ لاتین عضویت دارد. این کشور همچنین از کشورهای پیشرو در
تأسیس اتحادیۀ اروپا بوده است.
جغرافیا
فرانسه از شمال و شمالغربی دارای مرزهای مشترک با بلژیک، لوکزامبورگ، آلمان،
سوئیس، ایتالیا، موناکو، اسپانیا و آندورا است. خاک کشور فرانسه در اروپا شامل
مساحتی ۵۴۷٫۰۳۰ کیلومترمربعی میشود که با این حساب، فرانسه بزرگترین کشور در بین
اعضای اتحادیه اروپا، از نظر مساحت است. فرانسه همچنین دارای جاذبههای طبیعی
بسیاری همچون جاذبههای ساحلی در مناطق شمالی و غربی و مناظر کوهستانی عمدتاً مربوط
به رشتهکوههای آلپ در قسمت شرقی است.
آب و هوا
قسمتهای شمالی و شمال شرقی فرانسه دارای آبوهوای معتدل است. قسمتهای جنوبی
نیز آبوهوای مدیترانهای دارند. قسمتهای غربی فرانسه دارای اقلیم اقیانوسی است که
یعنی این مناطق دارای میزان بارش بالایی بوده و زمستانهایی معتدل و تابستانهایی
گرم را تجربه میکنند. سایر مناطق نیز معمولاً از تابستانهایی گرم و گاهی طوفانی و
زمستانهایی سرد برخوردارند.
محیط زیست
فرانسه یکی از اولین کشورهای جهان است که در سال ۱۹۷۱ برای خود یک وزارتخانه در رابطه با محیط زیست ایجاد کرد. همچنین با اینکه فرانسه یکی از کشورهای صنعتی جهان شمرده میشود، ولی دارنده رتبه هفدهم تولید کننده دیاکسیدکربن را در جهان است و در کنار کشورهای کم جمعیت جهان چون کانادا و استرالیا جای گرفته. البته این اهمیت به محیط زیست از زمانی شروع شد که فرانسه با بحران نفتی سال ۱۹۷۳ دستبهگریبان بود و تصمیم به این گرفت که روی به انرژی هستهای بیاورد. اهمیت انرژی هستهای برای فرانسه بقدری شد که امروزه بیش از ۷۵٪ از برق این کشور نیز از همین روش تأمین میشود که در نتیجه برابر شد با آلودگی کمتر محیط زیست. ۲۸درصد از خاک فرانسه شامل جنگل میشود. این کشور همچنین دارنده ۹ پارک ملی و ۴۶ پارک طبیعی است. دولت فرانسه طبق برنامههایش قرار است تا سال ۲۰۲۰ بیش از ۲۰ درصد از مناطق انحصاری اقتصادی خویش را تبدیل به مناطق حفاظتشده کند.
بر اساس گزارشی که توسط دو دانشگاه ییل و دانشگاه کلمبیا در سال ۲۰۱۲ تهیه شد
نشان میدهد فرانسه ششمین کشور آگاه و هشیار در زمینه محیط زیست است. در گزارش قبلی
این دو نهاد آموزشی که در سال ۲۰۱۱ منتشر شده بود، رتبه فرانسه هفتم بود که یک رتبه
صعود را بیان میکند.
حکومت
فرانسه دارای حکومت متمرکز نیمهریاستی است. قانون اساسی فعلی این کشور بر اساس رفراندومی در ۲۸ سپتامبر ۱۹۵۸ تأیید و اجرایی شد که تأکید بسیاری بر تقویت رابطه شاخه اجرایی (دولت) با شاخه قانونگذاری (مجلس) دارد. شاخه اجرایی خود شامل دو قسمت میشود، قسمت اول ریاست جمهوری است که هر پنج سال با رای مستقیم مردم انتخاب میشود و ریاست شاخه اجرایی را بر عهده میگیرد. در حال حاضر فرانسوا اولاند که پیروز انتخابات بود عهده دار این سمت است و قسمت دوم مقام نخست وزیری است که فعلاً مانوئل والس عهده دار آن است.
مجلس فرانسه نیز از دو قسمت تشکیل شده، یکی شورای ملی و دیگری سنا. شورای ملی
شامل نمایندگان محلی میشود که با رای مستقیم مردم برای دورههای پنج ساله انتخاب
میگردند. این شورا قدرت انحلال کابینه دولت را دارند. اما قسمت دوم، سنا است که
شامل سناتورها میشود. سناتورها برای دورههای شش ساله (پیشتر ۹ ساله) و توسط هیئت
انتخابات انتخاب میشوند. قدرت قانونگذاری سنا محدود است. در صورت ایجاد شدن مشکل
در بین شورای ملی و سنا، حرف مورد تأیید نهایی را شورای ملی خواهد زد.
قانون
کشور فرانسه از نظام حقوقی رومی-ژرمنی استفاده میکند. به عنوان مثال، قاضی امکان ساخت و ایجاد احکام جدید را ندارد و میبایست بر اساس تفسیرش حکم را صادر کند (تفسیر مذکور باید مطابق با تفاسیر سایر قضات در شرایط مشابه باشد)
حقوق در فرانسه شامل دو شاخه حقوق عمومی و حقوق خصوصی میشود. حقوق خصوصی شامل حقوق مدنی و احکام جزایی بوده، در حالی که حقوق عمومی در خصوص احکام اداری و قانون اساسی است. به طور کلی، قانون فرانسه شامل سه جزء اصلی میشود که عبارتند از حقوق مدنی، حقوق جزا (مجرمین) و اداری. احکام جزایی متمرکز بر آینده است. حقوق اداری هم که در بسیاری از کشورها جزئی از حقوق مدنی شمرده میشود، در فرانسه شاخهای کاملاً مجزاست.
فرانسه از کشورهای سکولار بوده و از احکام وابسته به دین استفاده
نمیکند.
سیاست خارجی
فرانسه یکی از کشورهای عضو سازمان ملل متحد و یکی از پنج عضو دائم شورای امنیت این سازمان میباشد که حق وتو دارد. فرانسه همچنین از اعضای سایر گروههای بینالمللی همچون گروه هشت، گروه بیست، ناتو، سازمان همکاری اقتصادی و توسعه و سازمان تجارت جهانی است. بسیاری از نهادهای بینالمللی همچون سازمان همکاری اقتصادی و توسعه، یونسکو، پلیس بینالملل، ادارهٔ بینالمللی اوزان و مقیاسها و فرانسهزبانی مقر اصلی خود را در خاک فرانسه ایجاد نمودهاند.
قدرت اصلی این کشور بعد از دوران جنگ جهانی و بعد از پیوستنش به اتحادیهٔ اروپا - که خود یکی از کشورهای مؤسس این اتحادیه بود - روی داد. فرانسه بعد از جنگ در دهه ۱۹۶۰ میلادی شروع به ایجاد روابط نزدیکی با آلمان، که بعد از جنگ تبدیل به ویرانهای شده بود، کرد و توانست قدرت خود را افزایش دهد.
کشور فرانسه از اعضای پیمان آتلانتیک شمالی - ناتو است اما بعد از ماجرای ارتباط نزدیک آمریکا و انگلیس با یکدیگر و در راستای حفظ استقلال سیاست خارجی و سیاستهای امنیتی خود، به نشانه اعتراض، از عضویت در شورای فرماندهی ناتو انصراف داده و خارج میشود. فرانسه همچنین تمایل زیادی به شرکت در جنگ عراق نداشت. در سال ۲۰۰۹ و به دلیل حمایتهای نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور وقت فرانسه که گرایش زیادی به آمریکا داشت، فرانسه مجدداً به شورای فرماندهی ناتو ملحق شد.
فرانسه از نظر اقتصادی و نظامی کشورهایی که سالها قبل، تحت استعمارش بودند،
مانند چاد و ساحل عاج را حمایت کرده و حتی برای برقرای صلح در این کشورها، نیروهای
نظامی خویش را روانه این کشورها میکند. در آخرین کمک نظامی، فرانسه برای کمک به
ارتش مالی، نیروهای نظامی خود را برای کمک به این کشور اعزام نموده
است.
نظامی
نیروهای مسلح فرانسه (یا به فرانسوی: Armées françaises) نیروهای نظامی این کشور هستند که تحت فرماندهی رئیسجمهور قرار دارند. این نیروها شامل سه دسته اصلی نیروی زمینی، نیروی دریایی و نیروی هوایی میشوند. همچنین ژاندارمری فرانسه نیز از نهادهای نظامی این کشور است. کلیه واحدهای نظامی این کشور زیر نظر وزارت دفاع هستند درحالی که ژاندرمری زیرنظر وزارت کشور فرانسه فعالیت میکند.
ژاندارمری با کمک پلیس ملی وظیفه تأمین امنیت داخل کشور (روستایی و شهری) را بر عهده دارند.
فرانسه از اعضای شورای امنیت سازمان ملل است که به شکل رسمی، از دارندگان سلاحهای هستهای میباشد. فرانسه پیمان انپیتی را پذیرفته است.